شرط هاي پيشنهادي براي بازگشت خاتمي

مدتي است كه جناب خاتمي زمزمه هايي را براي بازگشت به عصه سياسي كشور آغاز كرده است و اين اظهار نظر ها و واكنش هاي گاه و بيگاه واكنشهايي را به همراه داشته است.

ما هم تصميم گرفتيم برخي از شرط هايي كه بنظر مي رسد ايشان بايد قبل از بازگشت به عرصه سياست در ايران به انجام برسانند را مطرح كنيم و منتظر بمانيم باز مثل هميشه به اظها نظر هاي ما قشر وبلاگ نويس پاسخ بدند!

۱ـ آقاي خاتمي در درجه اول بايد ثابت كنند كه به جمهوري اسلامي و اصل مترقي ولايت فقيه نه يك كلمه بيشترو نه يك كلمه كمتر اعتقاد كامل دارند و تكليفشون رو در برابرسخنان متراكم دوستان اصلاحاتچي شان در بابا اسلاميت نظام و ولايت فقيه روشن كنند ، طبيعي است اگر اين اقدام را كاملا شفاف به انجام نرسانند مردم به ايشان اجازه بازگشت به عرصه رقابت هاي سياسي را به هيچ وجه نخواهند داد.

۲ـ محمد خاتمي موظف است ، تكليف كساني مثل برادرش با آن همه اظهارات تند و بعضا سخيف و زشت عليه حاكميت اسلامي و خصوصا ولايت فقيه كه بنابر نظر او نه اصل دين است و نه فرع دين روشن كند و طبيعتا تا زماني كه موضع وي در برابر اين گونه كژ فكري ها روشن نيست اجازه ندارد در طلب بازگشت دوباره به قدرت باشد.

۳ـ خاتمي بايد درباره ارتباطاتش با رئيس و عوامل بنياد سوروس كاملا شفاف توضيح بدهد و مردم را مجاب كند كه با كدامين دليلي ديدارهايي را با اين چهره بدنام سازمان سيا داشته است.

ديداري كه عليرغم تكذيب هاي اوليه او اسنادش در اختيار رسانه ها و افكار عمومي قرار گرفته است و اينبار حاشاي اينهمه سند ممكن و مقدور نست.

۴- خاتمي موظف است روشن و صريح بگويد اگر هنوز به تقلب در انتخابات رياست جمهوري اعتقاد دارد چرا اسناد اين ادعاها را دراختار مردم قار نداده است و اگر اعتقادي به اين عمل توهمي ندارد چرا از اول با احساسات برخي از هواداان موسوي بازي كرد و جريان فتنه را ياري كرد.

۵- خاتمي مي بايست درباره تك تك اظار نظر هايش در محافل خصوصي و باصطلاح زيرزميني فتنه و نفس حضورش در كانون هاي تفرقه افكني و ترويج نفاق در جامعه اسلامي بي پرده با مردم سخن بگويد.

۶- همچنين ايشان مي بايست بصورت داوطلبانه خودش را به دستگاه قضايي كشور براي رسيدگي به انبوه اتهامات معرفي كند.

اين اقدام حركتي پيش دستانه و مثبت براي شفاف سازي در عرصه هاي مختلفي است كه مردم را با علامات سال متعددي روبرو ساخته است.

ضمن اينكه اقدام داوطلبانه خاتمي در معرفي به دستگاه قاضيي كمك ميكند تا ميزان پايبندي واقعي وي به شعار انتخاباتي و البته موج آفرين قنونگرايي براي همگان اثبات شود. اين اقدام باعث مي شود تا معياري در دست مردم براي پي بردن به ماهيت دروغگويان حقيقي روشن شود.

اگر آقاي خاتمي فكر ميكند كه راستگوست و براي شعور مرم احترام قائل است مي بايست خود را تسليم قانون كند تا قانون باديدي برابر او را مورد بررسي و محاكمه احتمالي قرار دهد. ضمن اينكه مردم ازين خواته برحق يعني محاكمه عوامل فتنه به اين سادگي نخواهند گذشت.

طبيعي است وي تا زماني كه نسبت به اين موارد و بسياري ديگر از موضعات پاسخ نداده است ، حق ندارد سوداي بازگشت به قدرت را در سر بپروراند.

البته ايشن در پروراندن هر سودايي مختارند ،بهتر است تصريح كنيم كه مردم نمي گذارند كه او باز به تريبون فريب افكار عمومي راهي باز كند.